85- یک حدیث مجعول

85

یک حدیث مجعول

ج6 ص291.

متن حدیث:فس: أَبِي عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ(ص) فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ رَأَيْتُ أَمْراً عَظِيماً فَقَالَ وَ مَا رَأَيْتَ قَالَ كَانَ لِي مَرِيضٌ وَ نَعَتُّ لَهُ مِنْ مَاءِ بِئْرِ الْأَحْقَافِ يُسْتَشْفَى بِهِ فِي بَرَهُوتَ قَالَ فَتَهَيَّأْتُ وَ مَعِي قِرْبَةٌ وَ قَدَحٌ لِآخُذَ مِنْ مَائِهَا وَ أَصُبَّ فِي الْقِرْبَةِ إِذَا شَيْ‏ءٌ قَدْ هَبَطَ مِنْ جَوِّ السَّمَاءِ كَهَيْئَةِ السِّلْسِلَةِ وَ هُوَ يَقُولُ يَا هَذَا اسْقِنِي السَّاعَةَ أَمُوتُ فَرَفَعْتُ رَأْسِي وَ رَفَعْتُ إِلَيْهِ الْقَدَحَ لِأَسْقِيَهُ فَإِذَا رَجُلٌ فِي عُنُقِهِ سِلْسِلَةٌ فَلَمَّا ذَهَبْتُ أُنَاوِلُهُ الْقَدَحَ اجْتُذِبَ حَتَّى عُلِّقَ بِالشَّمْسِ ثُمَّ أَقْبَلْتُ عَلَى الْمَاءِ أَغْتَرِفُ إِذْ أَقْبَلَ الثَّانِيَةَ وَ هُوَ يَقُولُ الْعَطَشَ الْعَطَشَ يَا هَذَا اسْقِنِي السَّاعَةَ أَمُوتُ فَرَفَعْتُ الْقَدَحَ لِأَسْقِيَهُ فَاجْتُذِبَ حَتَّى عُلِّقَ بِعَيْنِ الشَّمْسِ حَتَّى فُعِلَ ذَلِكَ الثَّالِثَةَ وَ شَدَدْتُ قِرْبَتِي وَ لَمْ أَسْقِهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) ذَاكَ قَابِيلُ بْنُ آدَمَ قَتَلَ أَخَاهُ وَ هُوَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْ‏ءٍ إِلَّا كَباسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْماءِ لِيَبْلُغَ فاهُ وَ ما هُوَ بِبالِغِهِ وَ ما دُعاءُ الْكافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلالٍ.

متن سخن علامه طباطبائی(ره):يشكل الخبر بأنّ ما ذكر فيه من القصة اولاً لا ينطبق على ما ذكر من الاية أخيرا، على أن أخبار تعذيب قابيل في عين الشمس و منها هذا الخبر موضوعة و سنبيّن ذلك إن شاء الله فيما سيجئ من قصة هابيل و قابيل من كتاب قصص الانبياء.

ترجمۀ حدیث: امام باقر فرمود: مردی به حضور پیامبر(ص) آمد و گفت: ای رسول خدا، چیز عظیمی را دیدم.

فرمود: چه چیزی را دیده ای؟

گفت: مریضی داشتم، گفتند برایش از آب چاه احقاف (منطقه ای در شمال یمن) که مردم از آن شفا می جویند، در صحرای برهوت، بیاور. پس آماده شده و رفتم، مشک و کاسه ای به همراه داشتم تا خواستم از آب آن بردارم و مشک را پرکنم ناگهان چیزی از آسمان با صدای شبیه (صدای) زنجیر افتاد و می گفت: ای تو، سیرابم کن اَلان میمیرم. سرم را بلند کردم کاسه را به طرفش بردم تا سیرابش کنم دیدم مردی است زنجیری در گردنش. رفتم کاسه را به او بدهم، کشیده شد تا به چشمه خورشید آویخته گشت. برگشتم از آب (برای مشکم) بردارم، ناگهان بار دوم آمد و می گفت: تشنگی، تشنگی، ای تو، سیرابم کن السّاعه میمیرم کاسه را برداشتم تا سیرابش کنم باز برداشته شد و به سوی بالا کشیده شد حتی به چشمه خورشید رسید. سه بار این ماجرا تکرار شد.

من دهانه مشکم را بستم و سیرابش نکردم.

رسول خدا(ص) فرمود: آن قابیل پسر آدم است که برادرش را کشت. و این است سخن خداوند که می فرماید: «مانند کسی هستند که دستان خود را باز کرده تا آب به دهانش برسد و هرگز نخواهد رسید. و دعای کافران جز در گمراهی نیست».

ترجمه سخن علامه طباطبائی(ره): این حدیث، اشکال دارد: اولاً با آیه که در آخر حدیث آمده، مطابقت ندارد.

ثانیاً: اخباری که می گویند «قابیل در چشمۀ خورشید عذاب می شود» از آن جمله همین حدیث، مجعول و ساختگی هستند. این موضوع را در آینده که در «کتاب قصص الانبیاء» از بحار دربارۀ قصۀ هابیل و قابیل خواهد آمد، بیان خواهیم کرد.

بررسی: منبع حدیث که تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم است، یک منبع پر از جعلیات است که متاسفانه زمانی از اعتبار زیادی برخوردار بود. اکنون ثابت شده که از آنِ علی بن ابراهیم (که شیخ و استاد کلینی است) نیست و اکثر حدیث های آن روایات ابوالجارود نبیانگذار فرقه جارودیه است که بر سرتاسر قرآن از زبان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) تفسیر نوشته بود که همگی ساختگی بوده است.

علاوه بر منبع، در سندش نیز عمروبن شمّر است که در حدیث های جابر جعفی دستکاری می کرده. دانشمندان علم رجال، او را شخصی مردود و جاعل می دانند[1]. و حدیث مورد بحث ما نیز از جمله حدیث هائی است که او از جابر نقل می کند.

آیه نیز دربارۀ بت پرستان است، بدبخت قابیل هر چه بود، بت پرست نبود. و پیام آیه نیز هیچ مناسبتی با پیام این حدیث جعلی ندارد، می فرماید: «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَ الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا يَسْتَجيبُونَ لَهُمْ بِشَيْ‏ءٍ إِلاَّ كَباسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْماءِ لِيَبْلُغَ فاهُ وَ ما هُوَ بِبالِغِهِ وَ ما دُعاءُ الْكافِرينَ إِلاَّ في‏ ضَلال[2]».



[1] رجوع کنید: «جامع الروّات اردبیلی» ذیل همین عنوان

[2] آیه 14 سوره رعد