84- یک حدیث مخدوش دربارۀ رود فرات

84

یک حدیث مخدوش دربارۀ رود فرات

ج6 ص289 و290.

متن حدیث:كا: الْعِدَّةُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ ضُرَيْسٍ الْكُنَاسِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(ع) أَنَّ النَّاسَ يَذْكُرُونَ أَنَّ فُرَاتَنَا يَخْرُجُ مِنَ الْجَنَّةِ فَكَيْفَ هُوَ وَ هُوَ يُقْبِلُ مِنَ الْمَغْرِبِ وَ تُصَبُّ فِيهِ الْعُيُونُ وَ الْأَوْدِيَةُ قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) وَ أَنَا أَسْمَعُ أَنَّ لِلَّهِ جَنَّةً خَلَقَهَا اللَّهُ فِي الْمَغْرِبِ وَ مَاءُ فُرَاتِكُمْ هَذِهِ يَخْرُجُ مِنْهَا وَ إِلَيْهَا تَخْرُجُ أَرْوَاحُ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ حُفَرِهِمْ عِنْدَ كُلِّ مَسَاءٍ فَتَسْقُطُ عَلَى ثِمَارِهَا وَ تَأْكُلُ مِنْهَا وَ تَتَنَعَّمُ فِيهَا وَ تَتَلَاقَى وَ تَتَعَارَفُ فَإِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ هَاجَتْ مِنَ الْجَنَّةِ فَكَانَتْ فِي الْهَوَاءِ فِيمَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ تَطِيرُ ذَاهِبَةً وَ جَائِيَةً وَ تَعْهَدُ حُفَرَهَا إِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ وَ تَتَلَاقَى فِي الْهَوَاءِ وَ تَتَعَارَفُ قَالَ وَ إِنَّ لِلَّهِ نَاراً فِي الْمَشْرِقِ خَلَقَهَا لِيُسْكِنَهَا أَرْوَاحَ الْكُفَّارِ وَ يَأْكُلُونَ مِنْ زَقُّومِهَا وَ يَشْرَبُونَ مِنْ حَمِيمِهَا لَيْلَهُمْ فَإِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ هَاجَتْ إِلَى وَادٍ بِالْيَمَنِ يُقَالُ لَهُ بَرَهُوتُ أَشَدُّ حَرّاً مِنْ نِيرَانِ الدُّنْيَا كَانُوا فِيهِ يَتَلَاقَوْنَ وَ يَتَعَارَفُونَ فَإِذَا كَانَ الْمَسَاءُ عَادُوا إِلَى النَّارِ فَهُمْ كَذَلِكَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.

متن سخن علامه طباطبائی(ره):الفرات نهر عظيم مبدء نبعه في أرمينية إحدى الممالك الجمهورية في روسيا، ثم يجرى في جبال طوروس من تركيا، ثم يجتاز السورية و العراق، ثم يتحد بدجلة فيكون منهما شط العرب فينصب في بحر العمان، و للتوراة الموجودة عناية في شأن هذا النهر و تبريكه و تقديسه و انّها من انهار الجنة، و هذا مما يؤكد احتمال الدسّ في هذه الرواية و ما يقرب منها مضمونا، ولو كان صحيحة مقبولة كان المراد بكون جنة الدنيا في ارمينية مثال كون نار الدنيا في برهوت، و الجنة و النار في حفرة القبر كناية عن نحو من التعلق بها.

ترجمۀ حدیث:ضریس کناسی می گوید: پرسیدم از امام باقر(ع): مردم می گویند فرات ما از بهشت خارج می شود. این چگونه است در حالی که آن از سمت مغرب می آید و آب چشمه ها و دره ها در آن می ریزد-؟

فرمود- و من می شنیدم-: خداوند جنّتی در مغرب آفریده و آب این فرات شما از آن خارج می شود. و هر شامگاه روح های مومنین از گورهای شان خارج شده و به طرف آن جنّت می روند بر میوه های آن می نشینند و می خورند برخوردار می شوند و در آن جا با همدیگر ملاقات کرده و انس می گیرند. وقتی که فجر طلوع کرد، به طور دسته جمعی از آن جا رفته و در هوا میان آسمان و زمین قرار می گیرند، پرواز می کنند می روند و می آیند. و هنگام طلوع خورشید به حفره های خود بر می گردند.

و خداوند آتشی دارد در مشرق، آن را آفریده برای سکونت کفّار که شب ها از زقّوم آن می خورند و از حمیم آن می آشامند، وقتی که فجر طلوع کند، به طور دسته جمعی به صحرائی در یمن می روند که به آن برهوت گفته می شود صحرائی که از همۀ آتش های دنیا داغ تر است، ارواح کفار در آن جا با همدیگر ملاقات کرده و مؤانست می کنند. وقتی که شامگاه شد، بر می گردند بر آتش و همچنین هستند تا روز قیامت… (ادامه دارد).

ترجمه سخن علامه طباطبائی(ره): فرات رود عظیمی است که سرچشمۀ آن در ارمنستان که یکی از جمهوری های روسیه است، می باشد. سپس جاری می شود بر کوه های طوروس در ترکیه، آن گاه بر سوریه و عراق می گذرد. سپس با دجله یکی شده از مجموع آن دو، شط العرب به وجود می آید و به دریای عمان می ریزد.

در توراتی که امروز هست، توجه ویژه ای به این رود و مبارکی آن و قداستش، شده است، و آن را از رودهای بهشت می داند.

و این چیزی است که احتمال دسیسه در این حدیث را موکّد می کند. و همچنین احتمال دسیسه را در حدیث هائی که به مضمون این حدیث نزدیک هستند، موکّد می کند.

و اگر این حدیث، صحیح و مورد قبول (مقبوله) باشد، مراد این است که بودن بهشت دنیا در ارمنستان شبیه آتش است در برهوت.

و مراد از بهشت و آتش در قبرها، کنایه است از نوعی تعلّق آتش به قبرها.

بررسی: سند حدیث یک سند قوی است. اما پیام آن همان طور که مرحوم طباطبائی فرموده، گویا بر گرفته از تورات امروزی (تحریفی) است. و کاملاً به آن افسانه ها شباهت دارد. و یک تعبیری نیز در آن هست که با ادبیات اصحاب ائمه طاهرین(ع) تناسب ندارد: می گوید: پرسیدم از امام:….. سپس می گوید: امام فرمود- و من می شنیدم-:…

بدیهی است کسی که سؤالی را می پرسد، جواب آن را می شنود. این «و من می شنیدم» یعنی چه؟ این تعبیر در ادبیات اصحاب در جائی می آید که راوی بگوید: فلانی از امام پرسید، امام شروع به پاسخ کرد و من می شنیدم.

یعنی پرسش کننده، کسی غیر از خود راوی باشد.

اشکال دیگر در متن حدیث این است که از زبان امام(ع) آمده که فرات از مغرب می آید. در حالی که مسیر فرات در فلات آناتولی (ترکیه) از شرق به غرب است، سپس به جنوب برگشته به سوریه می رود آن گاه از سوریه به طرف جنوب شرق می رود. این فقط مردم عراق هستند که جریان آن را از جانب مغرب مشاهده می کنند.

همان طور که یهودیان در دوران اسارت در بین النهرین (عراق) جریان آن را از جانب مغرب، مشاهده می کردند.

از متن حدیث بر می آید که امام(ع) نیز سر چشمه فرات را در مغرب می داند، که ائمه طاهرین، از این گونه نسبت ها و عدم اطلاع از موقعیت یک رودخانه معروف، و شناخته شده، منزّه هستند. ائمّه ای که در دقیق ترین مسائل علمی حتی در مسائل مثلاً کیهان شناسی، ذرّه شناسی، میکروب شناسی، و… و… و حتی نطفه شناسی، حقایق دقیقی که از دیدگاه علمی حقایق عظیمی هستند، را بیان کرده اند، چگونه انتساب چنین سخنی به آنان روا باشد؟

و همچنین ماهیت افسانه ای این حدیث.

اما نکته ای نیز در فرمایش مرحوم طباطبائی دربارۀ سرچشمه فرات، هست؛ جمهوری ارمنستان در ممالک روسیه تزاری و در عصر شوروی و نیز امروز، در شرق کوه های آرارات واقع است و جزئی از فلات ایران است[1]. در حالی که اولین سرچشمۀ فرات و شرقی ترین سرشاخه آن از جانب غربی کوه آرارات شروع می شود و در فلات آناتولی قرار دارد.

درست است همین بخش از فلات آناتولی در زمان قدیم به مرکزیت «وان» بخشی از ارمنستان بوده لیکن هرگز بخشی از جمهوری ارمنستان که علامه ذکر کرده، نبوده است.



[1] فلات ایران: از شرق: رودخانه سند تا کوه های هندوکش. از شمال: کوههای هندوکش، رودخانه جیحون، دریای خزر، کوه قفقاز تا دریای سیاه. از جانب غرب: کوه آرارات، رودخانه دجله. از جنوب: خلیج فارس، دریای عمان. که امروز چندین کشور در فلات ایران قرار دارند