24- قدرت خداوند در آفرینش جانداران ریز و درشت و آسمان و زمین

24

قدرت خداوند در آفرینش جانداران ریز و درشت و آسمان و زمین

ج3 ص44 و45.

متن حدیث:عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ مَا خَلَقَ اللَّهُ خَلْقاً أَصْغَرَ مِنَ الْبَعُوضِ وَ الْجِرْجِسُ أَصْغَرُ مِنَ الْبَعُوضِ وَ الَّذِي يُسَمُّونَهُ الْوَلَغَ [الْوَلَعَ‏] أَصْغَرَ مِنَ الْجِرْجِسِ وَ مَا فِي الْفِيلِ شَيْ‏ءٌ إِلَّا وَ فِيهِ مِثْلُهُ وَ فُضِّلَ عَلَى الْفِيلِ بِالْجَنَاحَيْنِ.

متن سخن علامه مجلسی(ره):و الغرض بيان كمال قدرته تعالى فإنّ القدرة في خلق الأشياء الصغار أكثر و أظهر منها في الكبار كما هو المعروف بين الصنّاع من المخلوقين فتبارك الله أحسن الخالقين.

متن سخن علامه طباطبائی(ره):هذا بحسب الدقة و اللطف وكانّه عليه السلام في هذا المقام، وأما بحسب القدرة فالامر بالعكس من جهة توفيق الذرات و توديع القوى العظيمة الهائلة، قال تعالى: لخلق السموات والارض أكبر من خلق الناس ولكنّ أكثر الناس لا يعلمون. المؤمن: 57.

ترجمۀ حدیث: پیش از ترجمه، لازم است به معنی سه واژه توجه شود:

1- بَعوض: اسم جنس است بر «پشه» که بر سه نوع است.

2- بَعوض: چون به اولین نوع از جنس پشه، باز بعوض می گویند. در این استعمال، اسم نوع، می شود.

مانند واژه اسب که اسم جنس است اما در تقسیم اسب به دو نوع می گویند: اسب، یابو.

3- جِرجِس: نوع دوم پشه که از بعوض کوچک تر است.

4- وَلِغ: نوع سوم از پشه که ریزتر است. لیکن چنین واژه ای درلغت نیامده، ظاهراً چنان که علامه مجلسی نیز در ذیل حدیث گفته، «وَلِع» باشد که در کافی نیز به همین صورت و بدون نقطه آمده است[1].

المنجد: وَلِع و لوعاً: احبّه و علق به: آن را دوست داشت و به آن چسبید.

الوَلِع: الشدید الولوع و التعلّق: موجودی که بشدّت چسبیده باشد.

در این صورت نیز به عنوان «صفة مشبهه» به کار می رود. نه نام و اسم یک جاندار خاصّ. و با چنین عنوان در منابع لغت حتی در کاربرد عوامانه نیز نیامده است.

ظاهراً، امام یک جاندار ریز چسبنده را در نظر دارد که مردم آن زمان با آن آشنا نبوده اند و هرگز آن را ندیده بوده اند (اگر آن را مشاهده کرده بودند بی تردید نامی برای آن برمی گزیدند و در منابع لغت می آمد) و آن را وَلِع می نامد.

و جالب این که: در ظبط کافی، به صورت «الّذی نسمّیه نحن الولع» آمده است. یعنی ما ائمّه آن را ولع می نامیم. این جمله نشان می دهد که مردم از وجود آن موجود ریز بی خبر بوده اند.

همان طور که امیرالمومنین(ع) از باکتری سخن گفته و توضیح می دهد که تولید نسل آن ها از طریق مذکر و مؤنث نیست کمرشان باریک می شود و به دو یا چند جاندار دیگر، تبدیل شده و تکثیر می یابند. و آن ها را سوّمین جانداران کره زمین می داند[2].

ترجمه: امام صادق(ع) فرمود: خداوند جانداری کوچک تر از بعوض (اسم جنس) نیافریده است؛ و جِرجِس ریز تر از بعوض (اسم نوع) است و آن چه آن را وَلِع خواهند نامید (یا: ما ائمّه آن را ولع می نامیم) ریز تر از جرجس است.

و چیزی در فیل نیست مگر این که مثلش در بعوض هم هست، و با دو بال که دارد بر فیل برتری یافته است.

توضیح: در این ترجمه واژه «یسمّون» را که صیغه مضارع است هم در حال کاربرد دارد و هم برای آینده، به آینده معنی کردم، و نیز ضمیر «فیه» را به بعوض ارجاع دادم. نه به «وَلِع». این هر دو، نوعی تکلّف است. لیکن چنین تکلّفی در جائی که منابع لغت یاری مان نمی کند، ره چارۀ دیگری نیز وجود ندارد، راه منحصر به فرد است.

امروز همه می دانیم که ویروس و میکروب وقتی که به بدن حیوان یا انسان می رسد طوری می چسبد که زدودن آن نیازمند مواد ضد عفونی است. در فراز و نشیب پوست بدن انسان گودال های ریزی وجود دارد که گاهی به آن ها «غار» نیز اطلاق می شود، در درون این غارها موجوداتی شبیه به حشرات مختلف، جای می گیرند و در آن ها زندگی می کنند. به هر صورت الله اعلم.

ترجمه سخن علامه مجلسی(ره): ….مقصود امام بیان کمال قدرت خداوند متعال است. زیرا قدرت در آفریدن اشیاء ریز، بیش تر و ظاهر تر از آفریدن اشیاء بزرگ تر، است همان طور که دربارۀ مخلوقات صنعتگر، معروف است.

توضیح: همان طور که دربارۀ تار بافی عنکبوت و جزئیات شکارش، و دربارۀ بلبل کیسه ای که لانه اش را با هندسه دقیق و ریزه کاری شگفت می بافد، و…

یا: همان طور که در میان انسان های هنرمند، دربارۀ حیوانات، معروف است. فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقين.

ترجمه سخن علامه طباطبائی(ره): این به حسب دقّت و لطافت، است. گویا امام(ع) در این مقام است. (نه در مقام بیان قدرت خدا که مجلسی گفته است). و اما به حسب قدرت، امر برعکس است از جهت سازگار کردن ذرّه ها (برای ساختمان و سازمان آسمان ها و زمین) و به ودیعه گذاشتن قوای عظیم هول انگیز. خداوند فرموده است: «لَخَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون»: آفرینش آسمان ها و زمین، بزرگ تر است از آفرینش مردم، و لکن اکثر مردم نمی دانند. سوره مؤمن آیه 57.

بررسی: مگر «الدقّة و اللّطف» بدون قدرت امکان دارد؟ هم حدیث و هم آیه هر دو دربارۀ قدرت خداوند سخن می گویند یکی در «قدرت بر کیفیت» و دیگری در «قدرت بر کمیت» همان طور که کلمۀ «اکبر» ناظر بر کمیت است.

نمونه ای از آیات که در آن ها، کارهائی از ظرایف و لطایف خداوند به «قدرت» نسبت داده شده اند:

1- دربارۀ آفرینش و تنظیم مجدد بند انگشتان: «أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُبَلى‏ قادِرينَ عَلى‏ أَنْ نُسَوِّيَ بَنانَهُ[3]».

2- دربارۀ جنین و مراحل ظریف آفرینش و تسویه اندام آن به ویژه آفرینش مذکر و مؤنّث: «أَ لَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنى‏- ثُمَّ كانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى- فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى- أَ لَيْسَ ذلِكَ بِقادِرٍ عَلى‏ أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتى‏[4]».

3- باز دربارۀ ظریف کاری ها در آفرینش جنین: «أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهينٍفَجَعَلْناهُ في‏ قَرارٍ مَكينٍإِلى‏ قَدَرٍ مَعْلُومٍفَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ[5]»

4- در منساق همین حدیث مورد بحث: «وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشي‏ عَلى‏ بَطْنِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشي‏ عَلى‏ رِجْلَيْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشي‏ عَلى‏ أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ[6]»




[1] کافی، ج8 ص248

[2] بحار، ج54 ص322 و325

[3] سوره قیامت، آیه های 3و4

[4] همان، آیه های 37، 38، 39 و40

[5] سوره مرسلات، آیه های 20، 21، 22و 23

[6] سوره نور، آیه 45