احاديث در مورد امتناع تصور ذات خدا:
1ـ توحيد صدوق: حجبت العقول ان تتخيل ذاته في امتناعها من الشّبه والشّكل:
عقلها محجوب و ناتوانند از اينكه ذات او را تخيّل كنند ذاتي كه از شبه و شكل بريء است.
و تصور بدون شكل و شبه امكان ندارد.
2 ـ قال الحسين بن عليعليهم السلام: احتجب عن العقول كما احتجب عن الابصار:[1]
امام حسينعليه السلام فرمود: از دسترس عقلها دور است همانطور كه از دسترس ديدهها دور است.
3 ـ حق اليقين (شبّر): قال الباقرعليه السلام: كلّما ميّز تموه باوهامكم في ادقّ معانيه فهو مخلوق مصنوع مثلكم مردود اليكم:
امام باقرعليه السلام فرمود: هر آنچه كه بوسيله اوهامتان در دقيقترين معني تصوير و تصور كنيد آن مخلوق و مصنوع است مانند خودتان و برگشتش به خودتان است.
4 ـ صحيفه سجاديه: ـ بعد قرائة آية وان تعدوّا نعمة اللَّه… ـ قال… لا يدركونه ايماناً وعلماً:
امام سجادعليه السلام ميفرمايد ذات خدا را نه بوسيله ايمان ميتوان درك كرد و نه بوسيله علم.
يعني نه با كشف و شهود و نه با تعقل و تحليل عقلي.
5 ـ كتاب التوحيد، اصول كافي:… اللَّه خِلو من خلقه و خلقه خلو منه:[2]
امام باقرعليه السلام فرمود: نه خداوند در مخلوقاتش جاي گرفته و نه مخلوقات در خداوند جاي گرفته است.
توضيح: خداوند در همهجا هست حتي آنجا كه «جا» صدق نكند؛ ليكن نه بمعني «ظرف و مظروف»؛ زيرا ميان ظرف و مظروف سنخيت لازم است و ميان خدا و خلق هيچ سنخيتي وجود ندارد.
ارسطوئيان براي پاسخ به اين سوال[3] خود را به تكلّف انداخته و به آن مغاك سهمگين غلطيدهاند و به گمانشان عقل را تعطيل نكرده و مسأله را حل كردهاند. درحالي كه دهها پرسش ديگر هست كه در متن فلسفه ارسطويي است و هرگز آنان نميتوانند بدان پاسخ دهند و به «نميدانم» ميرسند و بقول خودشان عقل را تعطيل ميكنند كه در مباحث آينده به برخي از آنها اشاره خواهد شد.
گامهائي فراتر از قرآن!
اگر افرادي مانند ارسطو و پيروان يوناني او، اگر افلاطون و پيروان يوناني و لبناني (نو افلاطونيان) او، واگر… در ذات خدا به بحث پرداختهاند و مقولههائي از قبيل: علة العلل، فعل محض، مصدر، و… و… را در مورد خداوند به كار بردهاند شايد خيلي شگفت نباشد؛ زيرا آنان پيرو يك دين نبودهاند.
شگفت از كساني است كه به اسلام ايمان دارند و آيه «اكملت لكم دينكم» را كه نص در كامل شدن دين بوسيله قرآن و اهلبيتعليهم السلام است ميخوانند آنگاه آستين بالا زده و به گمان خود به تكميل نواقص دين (!) ميپردازند و فراتر از قرآن و اهلبيتعليهم السلام پيش ميروند. چندين باب بل چندين فصل بل چندين مجلّد در مورد تحليل ذات خدا و در موضوعاتي فراتر از آنچه كه در قرآن آمده قلم فرسائي ميكنند.
امام صادقعليه السلام در نامهاي به عبدالرّحيم قصير، مينويسد (بحار، ج 3 ص 262 – 261):
انّ المذهب الصّحيح في التّوحيد ما نزل به القرآن من صفات اللَّه عزّوجلّ، فانف عن اللَّه البطلان والتشبيه، فلا نفي ولا تشبيه، هواللَّه الثّابت الموجود، تعالي اللَّه عمّا يصفه الواصفون. ولا تعد القرآن فتضلّ بعد البيان:
مذهب صحيح در توحيد همان است كه در قرآن آمده از صفات خدا عزّوجلّ، پس نفي كن از خدا «بطلان» و «تشبيه» را، پس نه انكار صفات خدا درست است و نه تشبيه او. اوست خداي ثابت و موجود، منزّه است از آنچه توصيف كنندگان توصيف ميكنند. و فراتر از قرآن پيشنرو تا «گمراه بعد از بيان» نشوي.
توضيح:
1 ـ بطلان: بطالت: بياراده بودن: فعل محض بودن: مصدر محض بودن، تماشاگر محض بودن.
در حديث ديگر در همان صفحه از امام محمد تقيعليه السلام آمده است: تخرجه من الحدّين حدّ التّعطيل وحد التّشبيه: خدا را نه تعطيل كن و نه تشبيه.
در اين مورد در مباحث آينده توضيح بيشتري خواهد آمد كه فلسفه ارسطوئي اساسيترين صفت خدا يعني «اراده» و «فعالّ بودن» را انكار ميكند و خدا را «مصدر محض» ميداند و باصطلاح مصداق «عاطل و باطل» مينمايد.
2 ـ خداوند از هر توصيف و از هر اصطلاح كه در مورد او اصطلاح شود و در قرآن نيامده، منزّه است.
3 ـ كسي كه از قرآن فراتر رود و به تحليل عقلي ذات خدا و تحليل صفات او كه بمعني ذاتش است بهپردازد، گمراه ميشود.
4 ـ گمراه شدن بعد از بيان: يعني اگر ارسطو گمراه شود و خدا را تماشاگر محض بداند گمراهي او قبل از بيان است و او بنوعي معذور است اما آنان كه برايشان قرآن آمده و دين توسط پيامبر و اهلبيتعليهم السلام تبيين شده، اگر گمراه شوند هيچ عذري برايشان نيست.
5 ـ بيان بعد از بيان: امّت پس از بيان قرآن و اهلبيت در اصل مسائل توحيد، با بيان مجدّد روبهرو هستند يعني برايشان دو بيان آمده است:
الف: بيان كافي در اصل مسائل توحيد.
ب: بيان اينكه از بيان اول تجاوز نكنيد.
پس اگر كسي فراتر رود و گمراه شود او گمراه بعد البيانين، است.
6 ـ در حديث ديگر به مفضل ابن عمر فرمود «لا تجاوز ما في القرآن»: در توصيف خداوند از آنچه در قرآن آمده تجاوز نكن (اصول كافي، كتاب التوحيد، باب النّهي عن الصفة، ح 7).