52- باز هم بحثی در اراده، و پیگیری هر دو بزرگوار

52

باز هم بحثی در اراده، و پیگیری هر دو بزرگوار موضوع مبحث شماره 50 را

ج4 ص144.

متن حدیث:يد: الدَّقَّاقُ عَنِ الْأَسَدِيِّ عَنِ الْبَرْمَكِيِّ عَنِ ابْنِ أَبَانٍ عَنْ بَكْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنِ ابْنِ أَسْبَاطٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ بَكْرِ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) عِلْمُ اللَّهِ وَ مَشِيئَتُهُ هُمَا مُخْتَلِفَانِ أَمْ مُتَّفِقَانِ فَقَالَ الْعِلْمُ لَيْسَ هُوَ الْمَشِيئَةَ أَ لَا تَرَى أَنَّكَ تَقُولُ سَأَفْعَلُ كَذَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ لَا تَقُولُ سَأَفْعَلُ كَذَا إِنْ عَلِمَ اللَّهُ فَقَوْلُكَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ دَلِيلٌ عَلَى أَنَّهُ لَمْ يَشَأْ فَإِذَا شَاءَ كَانَ الَّذِي شَاءَ كَمَا شَاءَ وَ عِلْمُ اللَّهِ سَابِقٌ لِلْمَشِيئَةِ.

متن سخن علامه مجلسی(ره):بيان لعل المراد المشيئة المتأخرة عن العلم الحادثة عند حدوث المعلوم و قد عرفت أنه في الله تعالى ليس سوى الإيجاد و مغايرته للعلم ظاهر و يحتمل أن يكون المقصود بيان عدم اتحاد مفهوميهما إذ ليست الإرادة مطلق العلم إذ العلم يتعلق بكل شي‏ء بل هي العلم بكونه خيرا و صلاحا و نافعا و لا تتعلق إلا بما هو كذلك و فرق آخر بينهما و هو أن علمه تعالى بشي‏ء لا يستدعي حصوله بخلاف علمه به على النحو الخاص فالسبق على هذا يكون محمولا على السبق الذاتي الذي يكون للعام على الخاص و الأول أظهر كما عرفت‏.

متن سخن علامه طباطبائی(ره):قد عرفت دلالة الاخبار على أن المشيئة و الارادة نفس المعلوم الخارجى و اصراره مع ذلك على كونها العلم بالصلاح و الخير عجيب.

ترجمۀ حدیث: به امام صادق(ع) گفتم: آیا مشیئت خدا و علمش، یک حقیقت واحد هستند یا دو چیز هستند؟-؟

فرمود: علم غیر از مشیئت است؛ نمی بینی که خودت می گوئی: فلان کار را خواهم کرد اگر خدا مشیئت کند (اگر خدا بخواهد)، و نمی گوئی: فلان کار را خواهم کرد اگر خدا بداند.

پس این که می گوئی «اگر خدا بخواهد» دلیل است که (تا آن لحظه) نخواسته است و اگر خواسته بود، محقق می شد آن طور که خواسته بود. و علم خدا سابق بر خواستن اوست.

ترجمه سخن علامه مجلسی(ره): شاید مراد امام(ع) آن مشیئت باشد که متأخّر از علم است، مشیئتی که حادث می شود به هنگام حدوث معلوم.

و دانستی[1] که این مشیئت خداوند متعال، نیست مگر «ایجاد». و مغایرت این مشیئت خدا با علم خدا، روشن است.

و احتمال دارد که مقصود بیان عدم اتّحاد مفهوم علم و مفهوم مشیئت باشد. زیرا اراده، مطلق علم نیست. چون علم به هر شیئ متعلّق می شود.

بل اراده عبارت است از علم به خیر بودن و صلاح بودن و نافع بودن شیئ. و اراده متعلق نمی شود مگر به شیئی که چنین باشد.

و فرق دیگر میان اراده و علم؛ این است که علم خدا به چیزی لازم نگرفته که آن چیز حاصل شود. به خلاف علم به نحو خاص (که خصوصیت خیر، صلاح و نافع بودن شیئ را دارد).

بنابراین، سبق (سبقت علم بر مشیئت که در حدیث آمده) حمل می شود بر سبق ذاتی که سبقت علم عام بر علم خاص، می شود.

واظهر، همان احتمال اول است چنان که دانستی[2].

ترجمه سخن علامه طباطبائی(ره): بتحقیق، دانستی[3] که اخبار دلالت دارند بر این که «مشیئت و اراده، نفس معلوم خارجی هستند». و با این وجود، اصرار مجلسی بر این که «اراده یعنی علم به صلاح و خیر»، عجیب است.

بررسی: شرح و تمام سخن همان است که در مبحث شماره 50 گذشت.



[1] اشاره به بیانی است که در مبحث شماره 50 گذشت

[2] اشاره به بیانی است که در مبحث شماره 50 گذشت

[3] نقدی که در مبحث شماره 50 گذشت