11- دربارۀ حدیث ثقلین

11

دربارۀ حدیث ثقلین.

ج2 ص104.

متن سخن علامه مجلسی(ره): و إنّهما لن يفترقا يدلّ على أنّ لفظ القرآن و معناه عندهم(ع)(1)

ترجمه: و این که فرموده «لن یفترقا»- قرآن و اهل بیت(ع) از هم جدا نمی شوند-، دلالت دارد که هم لفظ قرآن و هم معنای قرآن، در نزد آنان علیهم السلام، است.

متن سخن علامه طباطبائی(ره): الظاهرأن هذه الاستفاده منه رحمه الله انتصار للاخبار الدالّة على تحريف الكتاب مع أن قوله: لن يفترقا، إنما يدل على أنّ المعارف القرآنية بحقائقها عند أهل البيت عليهم السلام، و لا نظرفيه إلى التفرقة بين لفظ القرآن و معناه و عدمها كماهو ظاهر.

ترجمه: ظاهر این است که این بهره برداری او (مجلسی) رحمه الله، از حدیث ثقلین، برای تقویت آن اخبار است که دلالت دارند بر تحریف قرآن. در حالی که «لن یفترقا» فقط بر این که «معارف قرآنی با حقایقشان در نزد اهل بیت علیهم السلام هستند» دلالت دارد.

و به هیچوجه بر «تفرقه میان لفظ قرآن و معنایش، و عدم تفرقه» ناظر نیست. چنان که این مطلب روشن است.

توضیح: یعنی جمله «لن یفترقا» هیچ ارتباطی با این که آیا تحریفی در قرآن رخ داده یا نداده، ندارد. تنها در مقام بیان این است که حقایق معارف قرآن در نزد اهل بیت(ع) است.

بررسی:

1- (باصطلاح) لقائل اَن یقول: این سخن علامه مجلسی(ره) هیچ ارتباطی با تحریف و عدم تحریف قرآن، ندارد. بل که توجهش به عرصۀ گستردۀ اختلاف قرائات است که افراد غیر مسئول تحت عنوان قرّاء سبعه یا قُرّاء عشره، برای امّت «حجّت» شده اند در حدّی که گاهی برخی از پیروان اهل بیت(ع) نیز با قرائت آنان به عنوان حجّت، رفتار می کنند.

2- درست است در آن وقت که پیامبر(صلّ الله علیه وآله) حدیث ثقلین را فرمود و مکرر فرموده است، نه سخن از اختلافات قرائتی در میان بود و نه چیزی به نام تحریف یا عدم تحریف قرآن. و فرمایش آن حضرت تنها به حقایق معارف قرآن معطوف بود، و فرمایش علامه طباطبائی در این موضوع کاملاً درست است. زیرا حدیث با دلالت مطابقی و دلالت تضمّنی، بر غیر از حقایق معارف، ندارد. اما دلالت التزامی چه طور؟

بی تردید حدیث، دلالت التزامی دارد بر این که «الفاظ قرآن نیز در نزد آن ها است»، بل دلالت تضمّنی دارد و بل دلالت کاملاً مطابقی هم دارد. می فرماید: آنان با قرآن هستند و قرآن با آنان است لفظاً و معناً.

فرمایش علامه طباطبائی دربارۀ تحریف و عدم تحریف درست است و نمی توان از حدیث ثقلین برای تقویت اخبار دالّ بر تحریف، استفاده کرد. اما اگر مراد علامه مجلسی(ره) اختلاف قرائات باشد، حق با مجلسی است.

و دست بالا می توان گفت مراد مجلسی هر دو است. در این صورت در یکی از دو موضوع حق با مرحوم طباطبائی است و در موضوع دیگر حق با مرحوم مجلسی است. و این مطلب کاملاً روشن است.

وانگهی: درست است در زمان حضرت رسول(ص) اختلاف قرائات وجود نداشت، اما به شهادت احادیث سنی و شیعه، مردم هم برای معانی برخی از آیات و معانی الفاظ آن ها به رسول اکرم(ص) رجوع می کردند و می پرسیدند و هم دربارۀ خود الفاظ، و آن حضرت در هر دو مورد مرجع مردم بود. و به همین دلیل، اختلاف در قرائت و در معنی به وجود نمی آمد. آن حضرت برای این که همین روال پس از او نیز ادامه یابد نه در اصل معانی اختلاف حاصل شود و نه در الفاظ، به وسیله حدیث ثقلین، همان مرجعیت خود را به اهل بیتش می دهد تا مردم در هر دو مورد به آنان مراجعه کنند تا نه اختلاف در اصول معانی و معارف پیش آید و نه در قرائت الفاظ. که متاسفانه به منشور حدیث ثقلین عمل نشد و در هر دو عرصه، اختلاف پیش آمد.

اساساً لفظ و معنی، همیشه ملازم همدیگر هستند گرچه در موارد زیادی بدون اختلاف در قرائت، در برداشت معانی و معارف، اختلاف پیش می آید.

بنابراین، کنار گذاشتن الفاظ از پیام حدیث ثقلین، درست نیست.