در خدمت مکتب

در خدمت مکتب

الحمدلله الّذی هدانا بالقرآن و سنة رسوله و اهل بیت الرّسول (علیهم السلام). الحمدلله الّذی جعلنا من المتمسّکین بولایة امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین المنتجبین (علیهم السلام).

خدا را شاکریم که افزون بر تمام نعمات دنیوی و معنوی که بر ما ارزانی فرموده است، نعمت بزرگ دانش جویی و تحصیل علم در علوم قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) را بر ما عطا فرموده، هرچند این تلاش و کوشش و قدم های ما بسی کوچک و ناچیز باشد (مَا لَا يُدْرَكُ كُلُّهُ لَا يُتْرَكُ كُلُّه‏).

اما شیرین ترین و عالی ترین بخش این نعمت بزرگ الهی، یقین و ایمان قلبی راستین بر «تبیان» بودن این علوم مقدّس است. آری بالاترین نعمت آن است که از اعماق جان و دل باور کنیم که قرآن و اهل بیت به راستی «تبیان لکلّ شیئ» هستند که این باور به نصّ قرآن است. که در آن صورت به هیچ مستمسکی متوسّل نمی شویم مگر مستمسک قرآن و عترت؛ امام صادق (علیه السلام) فرمود: «كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يَعْرِفُنَا وَ هُوَ مُسْتَمْسِكٌ بِعُرْوَةِ غَيْرِنَا».[1] و امام رضا (علیه السلام) فرمود: «ِانَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا».[2] (اللهم ارزقنا هذه النّعمة).

نشان و علامت دارا بودن این نعمت چیست و چگونه است؟ آن است که باور داشته باشیم پاسخ تمامی سوالات و داروی تمامی بیماری های فردی و اجتماعی ما در قرآن و سیرۀ اهل بیت (علیهم السلام) است. حال چرا بر این ابهامات و بیماری های اجتماعی و فردی مبتلا هستیم؟ چون در برخی عرصه ها متمسک به عروۀ غیر شدیم و هستیم. اگر ایمان حقیقی بر «تبیان» بودن داشتیم، هیچ سخنی بر لب و دستی بر قلم نمی زدیم و نمی گفتیم اسلام نظام اقتصادی ندارد، اسلام در طب سخنی ندارد، اسلام در فلان مبحث ساکت است و پاسخی ندارد و… .

این چگونه دین خاتمی است که در مهمترین مسائل زندگی و سعادت انسان بی پاسخ و ساکت است؟ کاروان بشر از آغاز تا به امروز امتحانش را پس داده است که بدون نبوت و امامت هر چه پیشرفت هم داشته باشد، به شایستگی شأن انسان، کامیاب نخواهد شد؛ هر پیشرفتش «كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاء».[3] راه چاره همان قرآن و اهل بیت است و مشکل همان تمسک به غیر است.

یکی از مهمترین و اساسی ترین مسائلی که یک دین کامل و خاتم باید در مورد آن برنامۀ دقیق و کامل و صحیح داشته باشد، مدیریت امور مالی از قبیل: نحوۀ ارتباط مردم با حکومت و بیت المال، وظایف بیت المال در قبال مردم، دارایی های حکومت و بیت المال، باید ها و نباید های مالی و اقتصادی در روابط بین الافراد و مردم و… ، به طور خلاصه مسائل نظام شناسی است که در کنار هم به «نظام اقتصاد» تعریف می شوند.

حضرت آیت الله مرتضی رضوی در کتاب گرانقدر «نظام اقتصاد اسلامی» به صورت دقیق و عالی، اصول و مبانی نظام اقتصاد از منظر اسلام را بیان فرمودند. پس از نشر الکترونیکی کتاب و انتشار آن در بین محققین، حجم انبوهی از سوالات و ابهامات به سوی بنده و شخص حضرت استاد سرازیر گشت، که جناب استاد به جهت اهمیت بحث و خالی الذّهن بودن طلاب و محققین جوان حوزۀ اقتصاد از نگاه متفاوت ایشان به این موضوع، لازم دانستند که نوشته و پاسخی به این ابهامات و سوالات داشته باشند، که نتیجۀ آن، همین کتاب وزین است که تکملۀ بحث نظام اقتصاد اسلامی است. این کتاب نیز در بیان، توضیح و شرح همان اصول و مبانی نظام اقتصاد اسلامی است و بسی جای بحث و تحقیق جهت بسط و گسترش این موضوع در اختیار طلاب و محققین می گذارد که ان شاء الله ادامه داشته باشد.

خدای را شاکرم که استاد خواهشم را رد نکردند و کتاب «نظام اقتصاد اسلامی» و نیز این کتاب، پدید آمد و به حضور اهل تحقیق تقدیم گشت.

در تنظیم این کتاب کوشش شده که روند تقریراتی و محاوره ای آن، حتی الامکان به روند مباحثه ای تدوینی، نزدیک تر شود.

حسن بابائی

28/10/1399

[1] وسائل الشیعه. ج27. ص129.

[2] عیون اخبار الرضا (ع). ج1. ص307.

[3] سورۀ نور. آیۀ39.