سم الله الرّحمن الرّحیم
روزنامه وزین همشهری
مدیریت محترم صفحه دانش و فناوری
سلام علیکم
با مطالعه خبری تحت عنوان – آیا جهان امروزی زائیده یک جهان قبلی است – « انقلابی در نظریه های کیهان شناسی » در صفحه دانش و فناوری به تاریخ 17 اردیبهشت1385در روزنامه همشهري مرا بر آن داشت تا نسبت به تاریخ ظهور چنین اظهار نظر هایی در عرصه کیهان شناسی و فیزیک نظری احساس تردید و بد گمانی کنم.
با این توضیح که من یکی از علاقه مندان به علم نجوم و مباحث فیزیک نظری سالها پیش با اثر ابتکاری آیت الله دکتر مرتضی رضوی تحت عنوان « تبیین جهان و انسان» آشنا شدم و شاهد چالش فکری این اندیشمند با اندیشمندان غربی در مطبوعات کثیر الانتشار بودم.
دقیقا در روز یکشنبه سوم اسفند 1376 – بیست و دوم فوریه 1998 میلادی در پی انتشار خبری با عنوان « ارائه نظریه جدیدی در مورد پیدایش کائنات » به نقل از خبر گزاری رویتر از لندن که در آن، دو دانشمند انگلیسی به نامهای استفان هاوکینگ و نیل توروک ادعا کرده بودند « کائنات پیش از انفجاری بزرگ در 12 میلیارد سال پیش به اندازه یک نخود بیش نبوده است» ، آقای دکتر مرتضی رضوی در نامه ای خطاب به رئیس دانشگاه کمبریج(که در روزنامه ایران و جمهوری چاپ شد) تاکید کرد که این نظریه برای نخستین بار توسط وی ارائه شده و دو دانشمند انگلیسی این نظریه را از کتاب ایشان که در سال 1372 چاپ و منتشرنموده و چهار نسخه از آن را چهار سال قبل از انتشار این خبر برای دانشگاه کمبریج و برخی دانشگاه های دیگر اروپایی ارسال کرده اقتباس نموده اند.
آقای رضوی در همان نامه ضمن گلایه از دو دانشمند مذکور ، که عین الفاظ کتاب ایشان را به کار برده اند بدون آنکه نامی از ایشان برده باشند ، پیش بینی نموده بودند که دو اصل مهم دیگر این نظریه را از کتاب « تبیین جهان و انسان » رفته رفته توضیح خواهند داد و یک تئوری تمام عیار ارائه خواهند نمود .(1)
اکنون با گذشت قریب به هشت سال از انتشار و ارائه نظریه مذکور ، پیش بینی آقای رضوی تحقق می پذیرد و آن دو اصل مهم تحت عنوان « آیا جهان زائیده یک جهان قبلی است » به منصحه ظهور می رسد.
در آن زمان کم نبودند کسانی که ایشان را محکوم می کردند که یک ایرانی کجا و دانشمندان کمبریج کجا ، لیکن علی رغم نظر این حضرات ، خانم دانشمندی به نام « دکتر اعظمی » از آمریکا به یاری ایشان برخاست و در صدا و سیمای برون مرزی زمینه یک مصاحبه علمی با آقای رضوی را فراهم ساخت و به این صورت وقفه ای چند در ارائه بخش دوم پروژه پیدایش کائنات استفان هاوکینگ ایجاد شد. اما اینک آقای نیل توروک همکار دیرین هاوکینگ با پروفسوراستاینهارت همراه گشته تا آنچه از نظریات ناب و ابتکاری کتاب آقای رضوی جای مانده است به یغما برند.
برای روشن تر شدن قضیه ابتدا متن خبر « ارائه نظریه جدیدی در مورد پیدایش کائنات » که در تاریخ 4/12/1376که در روزنامه ایران و جمهوری چاپ گردید و همینطور خبری که امروز(17/2/1385) در روزنامه همشهری در صفحه دانش و فناوری انتشار گردید می آورم . سپس عین عبارت کتاب « تبیین جهان و انسان » نوشته آقای رضوی را در زیر همان متن قرار می دهم تا خواننده محترم خود نسبت به تاریخ ظهور چنین اظهار نظر هایی که در عرصه فیزیک نظری ارائه می شود و من نسبت به آن احساس بد گمانی می کنم قضاوت نماید:
استفان هاوکینگ و نیل توروک:« کائنات پیش از انفجار بزرگی که 12 میلیارد سال پیش آن را به وجود آورد به اندازه یک نخود بیش نبوده است … وی معتقد است جهان هستی که اندازه ایی به بزرگی یک نخود داشته تنها مدت زمانی کمتر از یک ثانیه وجود داشته است» (2)
مرتضی رضوی :« آن موجود كوچك اوليه كروي شكل بوده و به تدريج بزرگ ميشد. و همگام با بزرگ شدن در درونش نيز تحولات و تغييراتي رخ ميداد…. به صورت كرهاي به بزرگي يك نخود ديده ميشود.»(3)
مرتضی رضوی:« ناگهان محتواي جهان دگرگون گرديد كرات، منظومهها و كهكشانهاي آن بهم ريختند. يك انفجار عظيم همه چيز را متلاشي كرد. محتواي درون جهان به طوري تبديل به گاز و مادة مذاب گرديد كه غير از انرژي و گاز و ماده مذاب، در آن چيزي يافت نميشد. (4)
مرتضی رضوی : « اگر مجموع شش شبانه روز را به ميانگين ده و پانزده ميليارد يعني (12،500،000،000) اضافه كنيم رقم (231،500،000،000) سال به دست ميآيد. كه تخميناً مجموع عمر جهان از «ايجاد» تاكنون ميباشد. و قبل از آن روزي بود روزي نبود، غير از خدا چيزي نبود.»(5)
اکنون نظریه « پروفسور پل استاینهارت و نیل توروک» که در صفحه دانش و فناوری اطلاعات روزنامه همشهری(17/2/1385) درج گردیده است با عین عبارت کتاب « تبیین جهان و انسان » دکتر مرتضی رضوی در مقابل هم قرار می دهیم . مطلبی که پیشاپیش دکتر رضوی سرقت و به عبارت محترمانه ارائه آن را در کتابش و نامه ای که به دانشگاه کمبریج ارسال نموده، پیش بینی کرده بود:
پروفسور پل استاینهارت و نیل توروک:« یک چرخه پیوسته از جهان ها وجود دارد که هر کدام تکرار دیگری است اما نه دقیقا همانند جهان قبلی » می توان به هر جهانی به عنوان فرزند جهان قبلی نگاه کرد….انبساط جهان عملا در حال شتاب گرفتن است.
سئوالهای بی پاسخ:
پروفسور نیل توروک از دانشگاه کمبریج:« زمانی که قدر این ثابت کیهانی محاسبه شد ، معلوم شد خیلی کوچکتر از حد انتظار است. اینکه چرا این ثابت این قدر کوچک است به یکی از بزرگترین سئوالات فیزیک بدل شده است . در حال حاظر ، تنها توضیحی که برای آن وجود دارد این است که شاید جهان این گونه کار می کند.»
این نظریه بسیاری از پرسش ها را بی پاسخ می گذارد اما اکنون پروفسورپل استاینهارت و نیل توروک نظریه تازه ای را برای توضیح علت کوچک بودن ثابت کیهانی پیشنهاد کرده اند. آنها می گویند که زمان عملا پیش از انفجار بزرگ شروع شد، یعنی قبل از آن جهان دیگری وجود داشته است. این همچنین بدان معنی است که جهان کنونی بسیار کهن تر از حد پذیرفته شده فعلی است.
پروفسور توروک توضیح داد: « در حال حاضر ممکن است یک جهان دیگر از جنس ماده تاریک همزمان با جهان ما وجود داشته باشد که ما هرگز نمی توانیم با آن تماس بر قرار کنیم. این دو جهان در نهایت بر اثر فشار نیروی جاذبه به سوی هم کشیده می شوند و با هم تصادف می کنند. این بدان معنی است که اموری که الان اتفاق می افتد به خلق جهانی دیگر در آینده کمک خواهد کرد.»(6)
پاسخ به سئوالهای بی پاسخ
دکتر مرتضی رضوی : « بسيار خواندهايم و بسيار شنيدهايم كه يكي از مسلّمات عقايد يهوديان و مسيحيان جهان اين است كه از عمر جهان 6000 سال ميگذرد. دهها سال است كه همة قلم بدستان اين اصل و عقيدة كليسائي را نكوهش و تخطئه كردهاند و كردهايم. اينك ميبينيم كه اگر همين 6000 سال را با سالهاي كرة زمين حساب نكرده و بر اساس «روز ملكوتي» محاسبه نمائيم صحيح ميشود يعني:
2،190،000= 365× 6000
مجموع كل عمر جهان. 109،500،000،000= 50،000× 2،190،000
طول يك ششم از مجموع. 18،250،000،000= 6÷ 109،500،000،000
به طوري كه ملاحظه ميشود اوّل 6 هزار سال را در تعداد روزهاي سال ضرب نموده و سپس حاصل ضرب را كه تعداد روزهاي اين 6 هزار سال است مجدّداً در عدد 50،000 سالي كه قبلاً ثابت نموديم مقدار تقريبي مدّت هر روز ملكوتي از سالهاي ماست، ضرب كرديم، عددي كه بدينترتيب به دست ميآيد مجموع مدّت 6000 سال يا همان 6 روز مسيحيت و يهوديان است كه پس از تقسيم بر 6 مدّت يك روز آن حدود «18،250،000،000» سال از سالهاي كرة زمين است. و اين همان عددي است كه طبق آيهها و حديث به آن رسيديم.
و در نتيجه پي ميبريم كه اصل مسئله در دين يهودي و مسيحي نيز صحيح بوده است، امّا سران كليسا يك اصل ديگر را فراموش كردهاند و گمان كردهاند كه مراد، 6000 سال از سالهاي كرة زمين است و رقم را كوچك كردهاند.
همچنانكه نسخه بردار ما نيز رقم 6 را كوچك ديده و بجاي آن رقم 6000 را آورده است. و بر عكس كليسا رقم را بزرگتر كرده است. يعني بيتوجّهي آنان به «روز ملكوتي» و «سال ملكوتي» موجب تقليل رقم و عدم توجّه نسخه بردار ما به آنها باعث افزايش آن گرديده است، بدون آنكه خودش بفهمد.
و البتّه مراد از 6 روز در بيان قرآن و 6000 سال در بيان حضرت موسي (ع) و عيسي (ع) (و يا ساير پيامبران كه كلامشان در تورات آمده) اينست كه هم اينك ما در روز هفتم، يا هزارة هفتم هستيم. چنانكه قبلاً شرح داده شده و نيز در آينده نزديك توضيح داده خواهد شد.
امّا به خوبي ميدانم كه مسيحيان و يهوديان به محض شنيدن اين محاسبهها فوراً بهانهها و چيزهايي فراهم آورده و خواهند گفت «ما از اوّل عقيدةمان چنين بوده». و هرگز زير بار اين حقيقت نميروند كه اعتراف كنند حلّ مسئله را از قرآن و يك نوشتة اسلامي آموختهاند. در حالي كه براي دفاع از همين 6000 سال كه با سالهاي كرة زمين حساب ميكردند، در دادگاههاي انگيزاسيون محاكمهها راه انداخته و دانشمندان را به عذاب كشيدند كه چرا 6000 سال را نميپذيرند.
غربيها از «انفجار بزرگ» در آن زمان سخن ميگويند. امّا اشتباه اساسي آنان در اينست كه آن انفجار را آغاز پيدايش جهان ميدانند. یعنی آغاز پيدايش «روز هفتم» را كه در مباحث ما آمده، آغاز پيدايش جهان ميدانند و از شش مرحلة قبلي خبري ندارند.
همچنين جالب است كه آنان دريافتهاند، جهان از يك «گوي كوچك» و مادّة ريزي پيدايش و گسترش يافته است. (همانگونه كه قبلاً طبق آيات و احاديث بيان گرديد). امّا در نيافتهاند كه در فاصلة آن «گوي كوچك» و اين انفجار بزرگ پنج روز از روزهاي مورد بحث ما سپري شده است. آنان يكباره از مرحلة گوي كوچك به انفجار بزرگ ميرسند.
مطابق محاسبة تخميني كه انجام داديم، همين ده يا پانزده ميليارد سال تنها بايد از آغاز صبح روز هفتم از لحظة ششمين انفجار بزرگ كه آغاز هفتمين روز بود و كهكشانهاي كنوني از مواد مذاب و انرژيها به وجود آمدند، تاكنون سپري شده باشد.
اكنون كه سخن از غربيها به ميان آمد، بهتر است به يكي ديگر از نواقص اساسي روند تحقيقات علوم فضايي و كيهاني غربيها اشاره شود:
يك محقّق تا مسئلة «ايجاد» را درك نكند، هرگز توان ارائة مطلب كامل در كليات پيدايش و سرنوشت جهان و همچنين چگونگي سازمان جهان، را نخواهد داشت. و هر چه اينگونه معلومات توسعه بيابد از پراكندگي (و نيز در مواردي از تناقض) و نابساماني اساسي بر كنار نخواهد بود. و اينجاست كه مشاهده ميكنيم يكي از نابسامانترين علوم روز علوم كيهاني است. علاوه بر لطمههايي كه اين علوم از عدم درك صحيح «مرحلة اوّليه ايجاد» ميخورند، يكي از بديهيترين قوانين آن، يعني «قانون گسترش جهان» نيز در اثر عدم توجه به «تداوم ايجاد» و جوشش ايجادي انرژي و مواد از مركز جهان، يك سخن ناقص و به صورت قانون تبيين نشده، باقي مانده است.
و اينك نه ميتوانند گسترش حجم جهان را بدون افزايش هماهنگ مواد و انرژيهاي جهاني بپذيرند، و نه ميتوانند اين گسترش را (به اصطلاح) گسترش بادكنكي و صرفاً بر اساس «انبساط ماده» بپذيرند.
آنان از چيزي به نام انبساط مادّه سخن ميگويند ليكن به وضوح ميبينند كه اين انبساط در اين موضوع نه كافي است و نه پاسخگوي دهها سؤال اساسي. و گرچه حتّي بر فرض قبول توجيه گسترش جهان به وسيلة انبساط، هيچ چارهاي از پرداختن به تبيين ايجاد در مرحلة پيدايش آغازين جهان نيست، آنان مسئله را در اين موضوع بس مهمّ با «مسامحه» برگزار ميكنند.»(7)
تصور میکنم اکنون پس از چنین جفایی از سوی اندیشمندان خارجی و اجحافی که در داخل روا می دارند و تریبونی دست نمی دهد و صدایی به جایی نمی رسد، وقت آن فرا رسیده باشد تابر فراز سکویی بر آمد و فریاد کشید و اعلام داشت:
– تنها ایشان ( دکتر رضوی) بودند که اعلام کرد: « ماده و انرژی جهان ثابت (مقدار ثابت) نیست و برای همیشه به مقدار آن افزوده می شود. و به صورت مستمر در مرکز عالم و کائنات « ایجاد» می شود. دقیقا به همان صورت که ماده اولیه جهان در آغاز « ایجاد» شده است.
– تنها اوست که اعلام کرد :« گسترش جهان « بادکنکی » نیست. بلکه از مرکز جهان دائما ایجاد می شود و جهان به اصطلاح می خورد و فربه می شود.»
– تنها اوست که اعلام نمود :«بیگ بنگ های متعدد ( شش انفجار بزرگ) بر جهان گذشته است و از آخرین بیگ بنگ و انفجار عظیم، سیزده میلیارد و ششصدو شصت و هشت میلیون و هفت صدو پنجاه هزار سال (13،668،750،000) سپری گشته است.»
– تنها او بود که اعلام کرد:« جهان در آینده ، در هر هيجده ميليارد و دويست و پنجاه ميليون سال (18،250،000،000) یک بار دچار بیگ بنگ و نباء عظیم خواهد شد.»
– تنها او بود که اعلام کرد: اصل « ایجاد » و « ایجاد مداوم » با قانون لاوازیه و نسبیت انیشتین تعارض و تنافی ندارد. چرا که این قانون ناظر به ماده و انرژی است و مشمول مرحله « ایجاد ماده » و « ایجاد انرژی » نمی شود.»
– و هم اوست که با تمام شجاعت اعلام نمود:« که تمامی این اصول از او نیست، بلکه شمه ای از خزانه بی پایان « مکتب امام صادق» علیه السلام است.»
هاتفا کم کن و کوتاه کن این گفت و شنود
به درود
——————————————————
(1) روزنامه جمهوری. صفحه گوناگون. 14 اسفند 1376
(2) روزنامه ایران . صفحه دانش امروز . 15 فروردین 1377
(3) ص 35 . تبیین جهان و انسان . مرتضی رضوی . پاییز 1372
(4) ص 39 . تبیین جهان و انسان . مرتضی رضوی . پاییز 1372
(5) ص 59 . تبیین جهان و انسان . مرتضی رضوی . پاییز 1372
(6) روزنامه همشهری . صفحه دانش و فناوری . 17 اردیبهشت 1385.
(7) ص 56 – تبیین جهان وانسان . مرتضی رضوی . پاییز 1372