3ـ راونديه منصوريه

3ـ راونديه منصوريه: در زمان منصور، خليفه دوم عباسى باز در ميان راونديه كيسانيه كه در بالا بدان پرداختيم، انشعاب به وقوع پيوست. گروهى از آنان آن قدر در حبّ آل عباس زياده روى كردند كه رسماً به الوهيت منصور معتقد شدند و اين باورشان را علناً اعلام كردند. منصور نيز چاره اى جز قتل عام آنان نداشت. ابن اثير در بيان حوادث سال 141 هـ.ق خروج راونديه منصوريه را گزارش مى دهد، امّا متن به گونه اى نگاشته شده كه گويا مى خواهد زمينه را براى توجيه قتل عام توسط منصور آماده كند. او مى نويسد: «در اين سال (141 هـ.ق) راونديه بر عليه منصور قيام كردند و آن ها از اهالى خراسان بودند كه طرفدار ابومسلم بوده و به تناسخ ارواح قائل بودند و خيال مى كردند، روح «آدم» در جسم «عثمان بن نهيك» حلول كرده و خدايى كه به آن ها آب و غذا مى دهد، منصور دوانقى است و جبرائيل هم «هيثم بن معاويه» مى باشد.

هنگامى كه اين گروه بر عليه حكومت سر به شورش برداشت، نزد قصر منصور آمده گفتند اين قصر خداى ما است; منصور رؤساى آن ها را دستگير و زندانى كرد. سپس راونديه رؤساى خود را از زندان آزاد مى كنند و منصور دستور قتل عام آن ها را صادر مى كند.[1]»



[1]– ابن اثير، الكامل، جلد 4، صفحه 365.